تغذیه ما ارتباط مستقیمی با خلق و خو و رفتارهای ما دارد اگر می خواهید انرژی خود را از دست ندهید و همیشه احساس خوبی داشته باشید بهتر است به خورد و خوراک خود بیشتر دقت کنید.
محققان زیادی تا به امروز درباره رابطه بین چیزهایی که میخوریم و حالاتی که داریم، تحقیق کردهاند و نتایج زیادی به دست آوردهاند که نشان میدهد نوع رژیم غذایی افراد میتواند متابولیسم و شیمی مغز را تغییر دهد و در نهایت بر میزان انرژی افراد و خلقوخوی آنها اثر بگذارد.
یکی از راههای حفظ میزان انرژی بدن و تعادل آب بدن این است که میوهها و سبزیجات طبیعیای بخورید که سرشار از آب هستند. سیب یا کرفس، گزینههای خوبی هستند.کربوهیدراتها برای بالا بردن میزان انرژی بدن و بهتر کردن وضعیت خلقوخوی افراد، نقش حیاتی دارند. این ماده، سوختی مورد نیاز بدن است.
بهعلاوه اینکه کربوهیدراتها میزان سروتونین که باعث ایجاد احساس خوبی در افراد میشود را بیشتر میکنند. پس سعی کنید غلات سبوسدار مثل نان گندم، برنج قهوهای و غلات دیگر را مصرف کنید، چون بدن انسان، غلات سبوسدار را آهستهتر هضم میکند و این باعث میشود که قند خون و میزان انرژی بدن، پایدار و ثابت بماند.
بادام هندی، فندق و بادام، سرشار از پروتئین و منیزیم هستند. منیزیم، نوعی املاح است که نقش اساسی در تبدیل قند به انرژی دارد. پایین آمدن منیزیم در بدن، انرژی شما را تخلیه میکند. از منابع خوب دیگری که سرشار از منیزیم هستند، میتوان به غلات سبوسدار، حبوبات و ماهی اشاره کرد.
گوشت گاو بدون چربی، مرغ بدون پوست و بوقلمون، منابع خوبی از پروتئینهایی هستند که آمینو اسید تیروسین دارند. تیروسین، میزان دو ماده شیمیایی مغز (دوپامین و نوراپینفرین) را افزایش میدهد که در نهایت باعث میشود تا هوشیاری و تمرکز بهتری پیدا کنید. گوشتها حاوی ویتامین ب۱۲ نیز هستند که به بهتر شدن وضعیت بیخوابی و افسردگی کمک میکنند.
رابطه ی تغذیه و خلق و خو از جمله موضوع های جذاب و پیچیده ی علم تغذیه است که تا کنون کمتر مورد بحث و ارزیابی قرار گرفته است. در آغاز سخن شاید بهتر باشد تعریفی از خلق و خو ارایه دهیم:
خلق عبارت است از هیجانی مستمر که به طور ذهنی احساس می شود و نمونه های آن شامل افسردگی، خشم، رضایت، هوشیاری و آرامش است.
خلق و احساسات فقط از طریق گزارش خود فرد قابل بررسی می باشد.
مطالعات نشان می دهند که خلق و انتخاب غذا اثرات متقابلی بر هم دارند.
خلق و احساسات می توانند از طریق اثرات فیزیولوژیکی بر انتخاب غذا اثر گذارند. از سوی دیگر تغییر خلق ممکن است نتیجه ی انتخاب غذا باشد. همچنین عوامل دیگر مانند: مسائل اجتماعی و فرهنگی، در دسترس بودن یک غذای خاص، تجربه قبلی ناشی از خوردن غذا، مکان و موقعیتی که در آن غذا می خوریم و بوی یک غذای لذیذ، همه می توانند در انتخاب غذا اثر بگذارند. وجود چرخه ی خواب و بیداری و ریتم بیولوژیک، تفسیر اثرات غذا را پیچیده می کنند.