
در جدول زیر می توانید بهترین اسامی دخترانه با حرف الف را ببینید تا انتخاب راحت تری برای اسم فرزند خود داشته باشید.
اسم دختر شیک و جدید با حرف الف | |
| اَنوشا | جاویدان |
| اِستاتیرا | همسر داریوش سوم |
| اِلِنا | هلن و هلنا |
| اِلسا | (ترکی ـ فارسی) (ال= ایل+ سا (پسوند شباهت)) مثل ایل، همانند ایل. |
| اِلسانا | مثل ایل، مثل مردم ایل و شهر و ولایت، چون خویشان |
| اِلینا | نیکویی و نعمت برای ما |
| ابتسام | تبسم، لبخندزدن |
| ارنواز | نیکو سخن و خوش گفتار. نام یکی از خواهران جمشید |
| اروس | سپید، درخشان و زیبا |
| ارون | شاد و شادمان |
| اریکا | مرتبط با زمین |
| اسما | عربی جمع اسم، نامها، نام دختر ابومسلم خراسانی |
| اسنا | بانوی بزرگوار و بلندمرتبه |
| اشک | آبی که از چشم می ریزد |
| اصیلا | بانوی با اصالت |
| افرا | ستایش کردن |
| افشید | شکوه خورشید |
| الحان | نواهای خوش ، نغمه های دلکش ، صدای موزون و خوش آیند |
| المیرا | فدا کننده |
| النا | یونانی نورانی |
| الناز | ایل ناز موجب نازش ایل |
| الوا | ستاره |
| الیانا | یکی و هدیه |
| الیسا | دختری که مانند گل انار لطیف است |
| الیکا | مادر زمین – شکوفه – نام دهی در شما ایران |
| الین | هم نژاد و هم خون |
| امانه | اطمینان و آرامش قلب ، دختری که وجودش مایه قوت قلب است |
| امیرا | بانوی حاکم |
| امینه | مؤنث امین |
| انار | میوه ای خوراکی با دانه های قرمز یا سفید فراوان و مزه ترش یا شیرین |
| انارام | روشنایی بی فروغ و بی پایان |
| انارگل | گل انار |
| انگبین | عسل |
| انوش | جاویدان |
| انیس | عربی همدم |
| انیسه | عربی همدم |
| اوران | در گویش سیستان |
| اورانوس | فرانسه نام هفتمین سیاره منظومه شمسی |
| اورنینا | یونانی ربه النوع فراوانی نعمت |
| اورینا | یونانی در اساطیر یونان، الهه آسمانها و حامی عشق آسمانی |
| ایرانا | ایران + ا (پسوند نسبت)، منسوب به ایران، مربوط به ایران، ایرانی |
| ایرسا | رنگین کمان |
| ایلماه | یعنی ماه ایل ، ریشه ی اسم لری ، لری بختیاری |
| آبنوش | از زنان ویس و رامین |
| آپامه | خوشرنگ و آب؛ دختر اردشیر دوم هخامنشی |
| آترا | نام یکی از ماههای پاییز |
| آتری | آذر |
| آترین | آذرین مانند آتش، زیبا و پر انرژی |
| آتشگون | سرخ فام، سرخ رنگ |
| آتنا | در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر ، دانش و صنعت |
| آتوسا | نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی و به معنی قدرت و توانمندی است. |
| آتیه | آینده |
| آدا | پاداش مینوی، فرشته توانگری |
| آدخت | خجسته و نیکو |
| آدرینا | آتشین، سرخ رو، دختر زیبا رو، بانوی آتشین |
| آدنا | نام روستایی در نزدیکی چالوس |
| آذر | آتش، فروغ، روشنایی |
| آذربانو | بانوی آتش گون |
| آذرچهر | همانند روشنایی |
| آذرگون | گل همیشه بهار |
| آذرمینا | لعلگون، سرخ رنگ |
| آذین | زینت، زیور، نام یکی از فرماندهان سپاه بابک خرم دین، نام پهلوانی در ویس و رامین |
| آذینگل | زینت گل، زیورگل – کنایه از زیبایی بسیار زیاد |
| آذین | زیور، زیب، زینت، آرایش؛ (در قدیم) آیین، رسم و قاعده. |
| آراسته | با نظم و ترتیب |
| آراگل | آراینده گل ها – زیبا کننده گل ها |
| آرالیا | درختچه های زینتی |
| آرام | سکون، ثبات، آسایش، طمأنینه |
| آرام دخت | از نام های برگزیده |
| آرام دل | از نام های برگزیده |
| آرامش | آرمیدن |
| آرامیس | آرامش ، راحتی |
| آرتادخت | وزیر خزانه داری اردوان چهارم اشکانی |
| آرتیستون | دختر کورش بزرگ – زن داریوش |
| آرزو | (پهلوی)، خواهش، کام، مراد، چشمداشت، امید، توقع و انتظار؛ |
| آرشیدا | بانوی درخشان آریایی، بانوی آراسته و درخشان |
| آرمیتا | آرمان، عشق پاک |
| آرمیتی | فروتنی و پاکی و محبت |
| آرمیدخت | از نام های برگزیده |
| آرمیلا | اسم دختران در ایران باستان (شاهدخت) |
| آرمیتا | (اوستایی) پارسا، پاک، فروتن. |
| آریان | بانوی بسیار مقدس – نام دختر مینوس پادشاه اساطیری یونان |
| آریانا | منسوب به آریا، آریایی، نام قدیم ایران |
| آزادچهر | آزاده نژاد |
| آزاده | آزاد، اصیل؛ (در قدیم) نجیب، شریف، صالح؛ (در قدیم) ایرانی؛ (اَعلام) نام زنِ… |
| آزیتا | آزیتا نام دخترانه ی ایرانی ای است به معنی «الهه ی آتش» |
| آژند | نام گلی است |
| آسا | زیور مایه زیبایی و وقار و ثبات و تمکین و آسودگی |
| آساره | نام دختر به زبان لری بختیاری به معنی |
| آسمان | فضای بالای سر که آبی رنگ به نظر می رسد، |
| آسیمن | نامی پهلوی که همان سیمین امروزی است |
| آشتی | مهر و دوستی، یکرنگی |
| آشنا | یار، دوست |
| آشوب | شور، انقلاب |
| آشیان | لانه و کاشانه |
| آفتاب | گرمی، روشنایی |
| آفرین | درود و سپاس |
| آگرین | کردی آتشین، به رنگ آتش |
| آلا | نعمتها ، نیکی ها |
| آلاله | نام گلی است |
| آلکا | در گویش سمنان نام امامزاده ای |
| آلما | ترکی سیب، کنایه از زیبایی |
| آلیس | الیس یک اسم دخترانه با ریشه فرانسوی به معنی بانوی نجیب زاده، دختر اصیل، |
| آلیشان | هردو ترکی شعله ور |
| آماندا | این نام به معنای دوست داشتنی است. |
| آمتیس | آمیتیس، نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی |
| آمیتیس | پادشاه ماد، نام زن کورش |
| آناشید | دختر زیباروی مادر، مایه دلگرمی و روشنایی زندگی مادر |
| آناهیتا | (اوستایی) بیآلایش، پاک، به دور از آلودگی و ناپاکی؛ |
| آنجلا | آنجلا شکل دخترانه نام پسر انجلوس است. |
| آندیا | نام زن اردشیر ساسانی |
| آنسه | مانوس، همنشین نیکو |
| آنیتا | آراستگی، مهربانی، خوشرویی |
| آوا | ندا و صدا ،نغمه |
| آوین | کردی عشق |
| آوینا | عشق |
| آهنگ | سرود و نغمه |
| آهو | غزال، غزاله؛ (به مجاز) معشوق زیبا؛ (در قدیم) (به مجاز) چشم زیبا؛ |
| آیدا | شاد، خوش |
| آیسان | آی (ترکی) + سان (فارسی) زیبا، مانند ماه |
| آینور | اسم ترکیبی ترکی_عربی به معنی نور ماه ، نورانی مثل ماه ، روشنایی ماه ، |
| آیه | نشانه ، نشانه خدا |
| آیدا | (ترکی) گیاهی که کنار آب میروید؛ شاد، ماه – نام تذکمنب |
| آیه | (عربی) نشانه، نشان، معجزه، دلیل، حجت، برهان؛ اعجوبه، عجیبه |
منبع: اسم دختر



