درمان بد قلقی کودک
مطلب روانشناسی زیر ارتباط دارد به نحوه برخورد با بدقلقی کود . که به شما آموزش میدهد که چگونه باید با کودکان در این زمان رفتار کنیم و رفتار درست کدام برخورد میباشد.
به حرفتان گوش نمیدهد، پاها را زمین میکوبد و وقتی در برابر خواستهاش میایستید، صدای گریهاش همه را کلافه میکند؟ شاید شما هم مثل بسیاری از مادرهای امروزی تصور کنید که جز سکوت و گوشبهفرمان بودن، هیچ ابزاری برای روبهرو شدن با این رفتار کودکان ندارید یا مثل برخی از مادرهای دیروزی، عصبانیت و خشونت رفتاری یا کلامی را چاره این واکنشهای فرزندتان بدانید، اما دست نگهدارید! شما تنها به مقابله با بدقلقیهای کودکتان در همان لحظه نیاز ندارید، بلکه میتوانید با واکنش درست، برای همیشه به این رفتارها پایان دهید. حکیمه قادری، روانشناس و مشاور، درباره همه راههای مقابله با شرایط سخت رفتار با کودکان توضیح میدهد.
_ وقتی لجبازی میکند…
مامان سارا از او میخواهد لباس صورتیاش را بپوشد تا به خانه مادربزرگ بروند، اما سارا که تازه راه و رسم لجبازی را یاد گرفته، در برابر خواسته مادر، مقاومت میکند و لباسخوابش را از تنش بیرون نمیآورد. تلاشهای مادر با فرار او و بدقلقیهایش بینتیجه میماند. مادر سارا چه باید بکند؟ با زور و دعوا او را مجبور به پوشیدن لباس مهمانی کند یا اینکه به خواستهاش تن دهد و با لباسخواب او را همراه خود ببرد؟
اینها را بگویید :
باید درباره قوانین با او واضح حرف بزنید. کنارش بنشینید به چشمهایش نگاه کنید و نامش را به زبان بیاورید. بعد درخواست خود را بهطور واضح و روشن بیان کنید؛ مثلاً «سارا جان وقت خوابه، برو لباسخوابت رو بپوش.» اگر همچنان مقاومت کرد و نخواست کاری که شما گفتهاید انجام دهد، باید از استراتژی محرومیت استفاده کنید؛ یعنی اگر بهانه تلویزیون، بازی و… را برای نخوابیدن میآورد، او را از این کارها محروم کنید. تلویزیون را خاموش کنید، اسباببازیهایش را جمع کنید و… البته اگر بخواهید فرزندتان کاری را انجام ندهد، باید قبلاً یکبار این موضوع را به او گفته باشید.
اینها را نگویید :
اگر میخواهید کودک از انجام کار خاصی خودداری کند، نباید مدام آن را برایش تکرار کنید، یعنی یکبار توضیح دهید و دیگر ادامه ندهید. این کار او را در موقعیت لجبازی بیشتری قرار میدهد.
در صورت شما چه باید ببیند؟
نباید یک روز در برابر لجبازی بیتفاوت باشید و روز دیگر از او بخواهید طبق میل و خواسته شما عمل کند. او باید در صورت شما، اقتدار و البته آرامش را ببیند.
_ وقتی برای هر چیزی جیغ میکشد…
«آرش جلوی اسباببازیفروشی ایستاده و مدام جیغ میکشد که ماشین قرمزی که جلوی ویترین گذاشته شده را برایش بخرند. مادر آرش نمیداند باید ماشین را بخرد یا نه!»
اینها را بگویید :
وقتی به او بگویید «نه این اسباببازی را نمیشه خرید» باید پای نه گفتنتان بایستید و اقتدار لازم را داشته باشید. وقتی جیغ میزند، جلوی صورتش بایستید و بگویید؛ «وقتی جیغ میزنی، نمیفهمم چی میگی. میتونی بگی چرا عادی نمیتونی حرفبزنی؟» اگر نخواستید اسباببازی برایش بخرید، پیشنهاد چیز دیگری به او دهید و بگویید، «میتونیم بریم خونه با اون ماشین بزرگت مسابقه بدیم.» بهاینترتیب او یاد یکی از اسباببازیهایش میافتد و در لحظه، هیجان این کار را احساس میکند.
اینها را نگویید:
بههیچعنوان او را تأیید نکنید، اما با عصبانیت هم با او برخورد نکنید. بههیچعنوان به او نگویید، «این اسباببازی مال تو نیست» چون او فکر میکند مالکیت همه اسباببازیها با اوست و باید همه انواع اسباببازی را داشته باشد. گفتن «دیگه داری عصبانیام میکنی» هیچ کمکی به شما و کودک نمیکند، چون کودک نمیخواهد احساس شما را بفهمد.
در صورت شما چه باید ببیند؟
نباید کودک فکر کند که با جیغ کشیدن مدام، شما را مستأصل میکند و تسلیم میشوید. آرام و منطقی باشید و اگر ادامه داد، بیتوجهی نشان دهید.
_ وقتی مدام گریه میکند…
«مادر هلیا به او میگوید الان نمیتواند برایش ماکارونی درست کند، همین موضوع کافی است تا هلیا ساعتها گریه کند. مادر برای پایان دادن به گریههای او باید به خواستهاش تن دهد؟»
اینها را بگویید :
کنارش بنشینید و با او اینطور صحبت کنید، «آهان، پس تو ماکارونی میخوای!»، «این غذا رو دوست داری؟» اینها مقدمهای است برای اینکه او بتواند احساسش را با شما در میان بگذارد. به او بگویید، «وقتی گریه میکنی، من میدونم که چه چیزی ناراحتت کرده، حالا بگو ببینم چی شده؟» اگر حین تعریف کردن، باز هم گریه کرد، به او بگویید بد قلقی کودک که «وقتی گریه میکنی، نمیفهمم چی میگی، اول بگو چی شده.»
اینها را نگویید :
به هیچوجه آمرانه و با تحکم و تشر زدن از کودک نخواهید گریهاش را متوقف کند، چون این رفتار بهجز تشدید کردن مشکل، کمک بیشتری نخواهد کرد.
در صورت شما چه باید ببیند؟ نگذارید فرزندتان در صورت شما ضعف یا خشم را ببیند. شما تنها باید بر احساسات مادرانهتان چیره شوید و با دور شدن از کودک گریان، او را به حال خودش رها کنید.
_ وقتی قلدری میکند…
«شایا و مادرش به مهمانی رفتهاند و شایا مشغول بازی با بچههاست که صدای بقیه بچهها درمیآید. آنها میگویند شایا آنها را اذیت میکند و با نیشگون و کتک، اسباببازیهایشان را میگیرد. والدین شایا چه برخوردی با او باید بکنند؟» بد قلقی کودک
اینها را بگویید :
به کودک یاد بدهیم که در زمان مناسب بگوید، «الان عصبانی هستم!» بد قلقی کودک وقتی کودک بتواند احساسات خود را مستقیماً و مانند افراد بالغ بیان کند، کتک زدن بهتدریج متوقف میشود. مثلاً به او بگویید، «حتماً از اینکه به تو اجازه ندادهام این کار را بکنی، خیلی ناراحت هستی!» با این جمله به او نشان میدهید که احساس او را درک کردهاید و به او حق میدهید که احساس عصبانیت کند و این طبیعی است.
اگر در مهمانی، کودکی را کتک زد، او را کنار خودتان نگهدارید و هرقدر خواست از دست شما خارج شود، نگذارید. به او بگویید، «هر وقت آرام شدی ولت میکنم.» حتی اگر بلافاصله کودک گفت که آرام شده، کمی تأمل کنید و محرومیت به او بدهید تا متوجه شود. بعد که آرام شد به او بگویید، «اگر هنوز میخوای توی مهمونی باشیم و تو با دوستات بازی کنی، باید بهشون بگی ببخشید». اگر این کار را نکرد، باز از محرومیت استفاده کنید و او را از محل دور کنید.
اینها را نگویید :
از رشوه دادن خودداری کنید. وقتی به کودک بگویید که «اگه این کار رو نکنی، بهت این رو میدم» کودک را شرطی میکند. اگر کودک کار خوبی کرد، همان موقع تشویقش کنید و اگر کار نادرستی انجام داد، همان لحظه تنبیه را انجام دهید، زیرا کودک، نگهداری ذهنی ندارد. او را از پدرش نترسانید و نگویید، «بگذار بابا بیاد، بهش میگم چیکار کردی!» ترساندن، غریزه صیانت از ذات را در کودک تحریک میکند. در برخی کودکان، همین باعث اختلالات روانی میشود. اصلاً نگویید «نزن!» چون بیشتر ترغیب میشود.
در صورت شما چه باید ببیند؟
اگر تشویق کارهای خوب بهاندازه کافی نباشد و کودک مورد بیتوجهی قرار گیرد، برای او توجه منفی، بهتر از بیتوجهی است. بهتر است او را نادیده بگیرید و خودتان را بیتفاوت نشان دهید.
_ وقتی به حرف گوش نمیکند …
«شقایق اصلاً حرف گوش نمیکند. مادر شقایق بارها به او گفته که لیوان آب را روی فرش خالی نکند، اما او هر بار این کار را تکرار میکند. چه رفتاری میتواند شقایق را مهار کند؟»
اینها را بگویید :
رفتار جایگزین داشته باشید و مثلاً او را از یک اسباببازی محروم کنید و این موضوع را به خود او بگویید. اگر روز بعد کار خوبی انجام داد، برایش جایزه بخرید. در صورتیکه کودک باز هم دستور شما را انجام نداد و همان موقع مشغول فعالیت خاصی مانند تماشای تلویزیون یا بازی بود، فعالیت او را قطع کنید و بگویید، «کاری را که از تو خواستم انجام ندادی، به همین دلیل تلویزیون تا ۱۰ دقیقه خاموش خواهد بود.» کار دیگری که میتوانید بکنید این است که او را برای تجربههای جدید از قبل آماده کنید و به او توضیح دهید از او انتظار دارید چطور رفتار کند. بگویید، «تا چند دقیقه بعد باید اسباببازیها را جمع کنیم و به خانه برگردیم.»
اینها را نگویید :
نباید از جملات منفی استفاده کنید. نگویید، «من این رفتار تو را نمیتوانم تحمل کنم» بلکه باید فقط کاری را که درست انجام نداده، مورد توجه قرار دهید. این نشان میدهد شما خود او را دوست دارید و کارش را نمیپسندید. بد قلقی کودک
در صورت شما چه باید ببیند؟
خشمتان را کنترل کنید و خودتان را آرام نشان دهید. سعی کنید از یک لحن صدای آرام و بیتشویش و کلماتی که مثبت یا حداقل خنثی هستند، استفاده کنید.
_ وقتی بهانه میگیرد…
«دنیا به این راحتیها غذا نمیخورد و مشکل بدغذایی دارد. بد قلقی کودک او هر غذایی را نمیخورد و مدام برای خوردن غذا بهانه میگیرد و باید بهزور به او غذا داد. یک روز میگوید از لوبیا خوشم نمیآید و روز دیگر از گوجهفرنگی متنفر میشود. بد قلقی کودک آیا مادر دنیا باید چیزی جز غذاهای مورد علاقه فرزندش در خانه درست نکند؟»
اینها را بگویید :
بگویید که «توی اتاقت بمون تا آروم شی. من بیرون منتظرت هستم.» چون او درباره خوردن، حس استقلال دارد، به او بگویید، «دوست داری ذرت بخوری یا هویج؟» اگر او دو انتخاب داشته باشد، احساس نمیکند که استقلالش خدشهدار شده.