در فیزیولوژی ورزش، خستگی عصبی-عضلانی می تواند به عنوان یک کاهش موقت در کار عضلات تعریف شود که معمولا به عنوان یک شکست برای حفظ یا ایجاد یک نیرو یا قدرت مورد انتظار است.
خستگی و اختلال عصبی
خستگی عصبی:تحقیقات مختلف نشانگر آن است که محل بروز خستگی عصبی- عضلانی می تواند به دلیل فقدان گلیکوژن، کراتین فسفات، اکسیژن و احتمالا اختلال در کورتوبولهای T و شبکه سارکوپلاسمیک باشد. همچنین اختلال در اثر متقابل اکتین و میوزین، اختلال در توزیع مجدد یون های کلسیم در رتیکوبوم سارکوپلاسمیک و بسیاری عوامل دیگر می تواند در بروز خستگی عضلانی نقش داشته باشند. شواهد زیادی موجود است که نشان می دهد خستگی در محل اتصال عصب و عضله پدیدار می شود. احتال اینکه عامل یا محل خستگی در تمام شرایط مشابه هم باشد بسیار ضعیف است. زیرا ماهیت خستگی به ویژگی فعالیت بدنی و میزان آمادگی شخص فعال بستگی دارد.
عامل بروز خستگی
خستگی عصبی:روند فعال شدن کلسیم در سیستم اکتین و میوزین در برخی شرایط می تواند عامل بروز خستگی باشد. مثلا تار عضلانی قورباغه را می توان به مرحله ای از خستگی رساند که فقط قادر باشد ۵% تنش زمان استراحت خود را نشان دهد در حالی که اختلال قابل توجهی در تحریکات الکتریکی که به عضله می رسد به وجود نیاید این نوع آزمایشات نشان می دهند که خستگی عصبی- عضلانی می تواند به علت عدم توانایی پتانسیل های عمل در سارکومرها برای فعال کردن پروتئین های انقباضی باشد. این عمل شبیه زمانی ا ست که کلید برق یک لامپ چرخانده شود در حالی که لامپ شل باشد بدیهی است که الکتریسیته به لامپ منتقل نخواهد شد و روشنایی هم وجود نخواهد داشت. نقش کلید برق روی دیوار مشابه به عمل اتصال عصب و عضله است.
رابطه بین کمبود گلیکوژن و بروز خستگی مفرط
خستگی عصبی:معلوم شده است که کاهش تراکم گلیکوژن در عضله اسکلتی با زمان بروز خستگی مفرط در اشخاص که در فعالیتهای شدید ورزشی (حدود ۷۵% حداکثر اکسیژن مصرفی) شرکت می کنند رابطه بسیار نزدیک دارد. این رابطه بین کمبود گلیکوژن و بروز خستگی مفرط را می توان از طریق وارد کردن تحریک های الکتریکی به یک واحد حرکتی نشان داد. اطلاعات و یافته های اشاره شده نشان می دهد که محل های ویژه و محدودتری در تارهای عضلانی وجود دارد که نسبت به خستگی مستعدتر از سایر محل ها هستند. به نظر می رسد که ویژگی ورزش باز هم عامل بسیار مهمی به شمار آید زیرا محل بروز خستگی در ورزش بخصوص به نیازهای خاص آن ورزش در هر فرد مشخص، بستگی دارد.
خستگی عصبی:در عضله ای که خسته نشده باشد رابطه مستقیمی بین فعالیت EMG و نیرو وجود دارد. نسبت فعالیت EMG به نیروی تولید شده با توجه به قدرت هر فرد متفاوت است. به عبارت دیگر نسبت EMG به نیرو در افراد ضعیف در مقایسه با افراد قوی، به تحریک قوی تر برای تولید نیروی معین نیاز دارد. این ارتباط میان قدرت و EMG دلیلی بر این امر است که چرا یک عضله قوی تر قادر است کارهای عادی روزمره را باری مدت طولانی تری انجام دهد. عضله قوی تر به احتمال زیاد کار را با درصد کمتری از حداکثر توانایی عضلات درگیر انجام می دهد بنابراین با سرعت کمتری خسته خواهد شد.