انواع فرضیه های مربوط به خستگی و بررسی آنها

فرضیه های خستگی: خستگی عضلانی پدیده ای است که می تواند ناشی از انرژی کافی برای قدرت تمرینات شدید و افزایش ناراحتی عضلانی باشد.سیستم عضلانی محلی می تواند به سرعت به سرعت بهبود یابد، خستگی سیستم عصبی مرکزی می تواند خیلی طولانی تر باشد.اگر ضعف عضلات ناشی از درد باشد، فرد ممکن است بتواند عضلات را کار کند، اما صدمه خواهد دید.  احساس خستگی  یا نیاز به استراحت به علت عدم انرژی و قدرت.  ممکن است ناشی از اضافه کاری، خواب کم، نگرانی، خستگی  باشد.

 

 

منشا و دلایل خستگی

فرضیه های خستگی: خستگی ممکن است منشا مرکزی یا محیطی داشته باشد. در مورد منشا مرکزی نوعی عدم تمایل یا بی میلی برای فعال سازی مسیرهای حرکتی جهت توسعه و حفظ ا جرای فعالیت بدنی قابل انتظار، پیش بینی شده و یا مورد نیاز وجود دارد لیکن در منشا محیطی عضلات تقریبا قادر نخواهند بود به همان شیوه که قبل از شروع فعالیت بدنی به تحریکات عصبی پاسخ می دادند واکنش نشان دهند بنابراین برای خستگی دو سری دلیل وجود دارد:

فرضیه های خستگی: یک سری دلایل و عوامل یکه در داخل شبکه ی عصبی (CNS , PNS) موجب اختلال در فرایند انقباض عضلانی می شوند و خستگی مرکزی را تولید می کنند و سری دیگر که در داخل خود عضله موجب اختلال در فرایند انقباض عضلانی می شوند و خستگی محیطی را تولید می نمایند.

فرضیه های خستگی: بنابراین ناتوانی عضله جهت انقباض بطور ارادی ممکن است ناشی از ناتوانی شبکه ی عصبی (مغز و نخاع) برای شروع و انتقال ایمپالس های عصبی به عضله، ناتوانی عصب حرکتی آلفا (که تارهای معمولی یا برون دوکی عضلات را جهت انتقال ایمپالس های عصبی عصب رسانی می کنند و موجب انقباض عضله به طور معمول می شوند) و با عصب حرکتی گاما (که دو انتهای دوک عضلانی و یا تارهای درون دوکی را عصب دهی کرده و موجب انقباض ا رادی دو انتهای دوک عضلانی و به موجب آن انقباض عضله در اجرای حرکات موزون اختیاری می شوند)، ناتوانی اتصال عصب- عضله جهت انتقال ایمپالس های عصبی از عصب حرکتی آلفا به تارهای عضلانی و ناتوانی خود مکانیسم انقباضی جهت تولید نیرو باشد که در زیر با جزئیات بیشتری توضیح داده خواهند شد.

انواع فرضیه های مربوط به خستگی و بررسی آنها

سلسله مراتب اختلال در خستگی محیطی

بنابراین خستگی محیطی می تواند ناشی از اختلال در هر یک از این سلسله مراتب باشد ارتباط هر یک از این اجزا اعمال ارادی عضلانی ممکن است بر اثر یکی از دلایل زیر مختل یا قطع شود:

  • عوامل نرونی تاثیر خود را به صورت ناتوانی در فعال سازی تارهای عضلانی در محل های نظیر اتصال عصب- عضله، سارکولما (غشاء سلول عضلانی)، مجاری عرضی و شبکه ی سارکوپلاسمی آشکار می کنند که خود این ناتوانایی ها ممکن است به علت کاهش سنتز و رهاسازی استیل کولین، افزایش فعالیت، کاهش فعالیت یا حالت مهاری، افزایش استانه ی تحریک تار عضلانی رقابت برخی مواد غیر تحریکی با استیل کولین برای اتصال به گیرنده های موجود در غشای تار عضلانی، ترک پتاسیم از فضای داخل سلولی عضله ی در حال انقباض و کاهش پتانسیل غشا تا نصف مقدار استراحت و یا اختلال در ذخیره باشد.
  • در رابطه با عوامل انرژی زای انقباض عضلانی عقیده بر آن است که بروز خستگی می تواند ناشی از یک عدم تعادل ساده بین ATP مورد نیاز عضله و ظرفیت تولید ATP آن باشد. زیرا پل های ارتباطی ATP را مصرف کرده و ADP تولید می نمایند و تحت شرایط خاص ATP سریعتر از تولید آن مصرف می شود. با شروع فعالیت بدنی احتیاج به ATP افزایش می یابد و یک سرری واکنش های تولید ATP جهت پرسازی مجدد آن شروع به فعالیت می کنند.

فرضیه های خستگی

در مورد خستگی علاوه بر تئوریهای فروگشت، دفاعی، توانش، جبران، خستگی نهفته و بارز که ذیل عنوان ماهیت خستگی بطور مختصر توضیح داده شدند دو فرضیه کلی مطرح است که عبارتند از:

۱- فرضیه خستگی مرکزی

یافته ها و دانسته های موجود و اظهارات محققین درباره مکانیسم های خستگی مرکزی بیانگر آن است که به احتمال قوی ناتوانی یا بی میلی برای تولید و حفظ فعال سازی مرکزی عضله توجیه خوبی برای بروز خستگی ناشی  از فعالیت های بدنی با شدت پایین (فعالیت های بدنی معمول روزانه که سوخت به آسانی در دسترس سلول های بدن قرار می گیرد) مانند برگشت به حالت اولیه ی بعد از عمل جراحی، مسافرت طولانی با هواپیما، بی خوابی، خواب آلودگی بعد از مصرف غذا، سندرم خستگی مزمن (نامتناسب بودن میزان درک خستگی با شدت فعالیت بدنی که فرد انجام می دهد

ادامه یافتن علایم خستگی به مدت شش ماه یا بیشتر و آشکار نبودن علت آن) و استراحت می باشد. ظاهرا علت و منشا بروز چنین مواردی وجود اختلالاتی نظیر تخلیه ی ذخایر سوختی و یا تجمع متابولیت ها و اسیدوز در خود عضله نیست. زیرا هیچ یک از مکانیسم های شناخته شده خستگی محیطی در این موقعیت ها مشاهده نمی شود و ظاهرا در این موارد اختلال عضلانی درگیر نیست. لذا بیشتر محققین بخصوص وقتی مشاهده کردند با تشویق، فریاد زدن، انجام فعالیت های انحرافی و یا تحریک الکتریکی عضله می توان کار انجام شده توسط آن را افزایش داد توجه خود را بر روی CNS که تحریک برای انقباض عضلانی را شروع می کند متمرکز کردند.

۲- فرضیه خستگی محیطی

در حالیکه در رابطه با فرضیه خستگی مرکزی شواهد موافق و مخالف هر دو وجود دارند لیکن در مورد خستگی محیطی شواهد موافق بسیاری مطرح است که رویدادهای نرونی، مکانیکی و انرژی زا را به عنوان عواملی که می توانند مانع توسعه  تنش یا  انقباض عضلانی شوند، پیشنهاد می کنند.

در این فرضیه اینطور مطرح است که خستگی واحد حرکتی ناشی از عوامل بسیاری است که هر عامل بسته به نیازهای فیزیولوژیک خاص هر نوع فعالیت بدنی یا ورزش تاثیر خود را بر اجرای ورزشی ورزشکار اعمال می کند.ا ین عوامل می توانند با اعمال یک تاثیر متقابل هر یک از مکانیسم های  انقباضی، تحریکی یا هر دو را تحت تاثیر قرار دهند. این تاثیر اتصال عصب- عضله و خود تار عضلانی را در بر می گیرد.


به اشتراک بگذارید: پینترست تلگرام تامبلر لینکدین ایمیل

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *