متن انشا در مورد زمستان

فصل زمستان

موضوع انشاء در مورد باران

تمام کوچه‌ها از برف و یخ پُر / نگاهم روی یخ‌ها می‌خورد سُر

ز حجم برف روی شاخه‌هایش / درختی در خیابان می‌زند غُر

زمستان همیشه حامل برف و باران و سرما بوده است و همیشه خواهدبود.

فصلی که خیلی از مردم ان را به خواب طبیعت تعبیر می کنند.

فصلی که روح از بدن طبیعت خارج می شود و به خواب موضعی می رود تا که نوروز و بهار فره برسد.

و دوباره طبیعت نفسی تازه بکشد و دوباره زیبایی های خودرا به نمایش برساند.

زمستان فصلی است که ابرهای سیاه، اسمان را می پوشاند و از آن ها برف های سفید همچون مروارید به زمین می نشیند و زمین را سپیدپوش می کند.

گویی طبیعت لباس سپیدی پوشیده تا خود را برای روز عید و بهار آماده کند و جشن و پایکوبی به راه کند

با آمدن زمستان و باران زمین از اب و برکت خداوند سیراب می شود و درختان و زمین کم کم از بستر و ارامگاه خود بیرون می اید

گویی که دوباره متولدشده اند.

فصل زمستان همچون همه ی فصل ها سه ماه دارد به نام های دی و بهمن واسفند.

دراین فصل بعضی از حیوانات به خواب زمستانی می روند مانند مار،مارمولک و خرس

و پرندگان به علت سرما از منطقه ی سردسیر به منطقه ی گرم سیر مهاجرت می کنند

و همچنین دراین فصل سفره های زیرزمینی و چشمه ها و رودخانه ها پر آب می شوند و زمین را برای کشت و کار بهاری اماده می کنند.

زمستان یکی از فصل های زیبای خداوند است.

درست است کمی سرد و بی روح است ولی در آن زندگی نهفته شده است که برای دیدن آن چشم دل می خواهد. و برای دیدن زیبایی های این سرمای ناجوانمرد میباید که چشم های دل را بگشایی.

به قول شاعر ، چشم دل باز کن که جان بینی ، آنچه نادیدنی ست آن بینی


متن دوم انشا درباره فصل سرما

خداوند زیباست و آفرینده زیبایی ها …

زیبایی که مدام در هر روز در هر فصل در برابر چشمام ما قرار میدهد ،

زیبا مثل دانه های معصوم برف

زمستان که فرا میرسد سرما سرتاسر وجودمان را فرا میگیرد.

سرمای زمستان آدم ها را به هم نزدیک میکند بیشتر بهم نزدیک می شوند که در مقابل سرما بایستندو گرم شوند.

زمستان با شب یلدا آغاز می شود و به عید نوروز ختم می شود.

دراین بین سه ماه فرصت داریم که از زیبایی های زمستان لذت ببریم.

در هر فصل طبیعت زیبایی های خاص خود را دارد

و در زمستان زیبایی هایی دوچندان دارد.

سفیدی چشم نواز ترین صحنه ای می شود که به چشم میخورد.

وقتی یک جنگل را یک خیابان را یک کوچه را سراسر سفید می بنیم آرامش وجود آدم را سرشار میکند.

لذت قدم زدن روی برف هرکسی را به خیابان میکشاند.

لذت پوسیدن لباس های گرم و زیبای زمستانی…

لذت دورهمی های زمستانه، لذت کنار بخاری نشستن و سوپ خوردن،لذت تماشای باران و برف از پشت پنجره

لذت تعطیلی مدرسه از بارش سنگین برف

لذت غذا دادن به گنجشک های گرسنه و لذت بازی روی برف ها و آدم برفی ساختن.

لذت تکاندن برف از روی درخت و پشت بام…

لذت خوردن چای در یک شب سرد زمستانی.

زمستان پراز زیبایی است .

انشای کوتاه خود را با این دعای زیبا در قالب شعر به پایان می برم :

دعا میکنم غرق باران شوی

چو بوی خوش یاس و ریحان شوی

دعا میکنم در زمستان عشق

بهاری ترین فصل ایمان شوی


به اشتراک بگذارید: پینترست تلگرام تامبلر لینکدین ایمیل

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *