تاریخچه ورزش یوگا

توضیحات بیشتر در مورد اصطلاح سامپرادایا

یوگا از فلسفه ودانتا شکل گرفته و اصطلاح ودانتا توسط بسیاری به ” انتهای دانش ” تعبیر شده است. حقیقت این است که چیزی عمیق و باطنی در آن وجود ندارد . وداها متون کتب هندی بودند که با علم موجود در هند باستان سرو کار داشتند . وداها را میتوان به طور کلی به دو بخش بسیار گسترده تقسیم کرد , بخش اول که با آدابآیین‌ها و قوانین زندگی و ارتباط با علم موجود بررسی می‌شود و معنی بخش دوم عبارت است از ” در انتهای متن جای دارد ” از این رو نام ودانتا به این معنی است که در انتهای ودا یافت می‌شود. این بخش عمدتاً با فلسفه اساسی کتاب مقدس سرو کار دارد و شامل همه اوپانیشادها می‌شود. لازم به ذکر است که امروز این تعریف ودانتا فراتر رفته است و سوتراهای برهما را هم نیز در بر می‌گیرد


یوگا چیست؟

مجموعه‌ای از فعالیت‌های جسمی، ذهنی، و روحانی است که در هند باستان پدید آمده‌است. یوگا همچنین یکی از شش مکتب فلسفی آستیکه (ارتدکس) در فلسفه سنتی هندو است.

ریشه یابی دقیق این ورزش که توسط چه شخصی و دقیقاً چگونه بوجود آمده کمابیش ناممکن است. چرا که تاریخ شکل‌گیری یوگا به سالهای بسیار دور برمی گردد.


واژه یوگا

واژه Yoga در اصل از واژهٔ «یوج»(Yuj) در زبان سانسکریت که به معنی یکپارچه‌سازی و یگانگی آمده‌است. واژهٔ «یوج» با واژگان «یک» و «یگانه» در فارسی خویشاوند است. برخی نیز باور دارند که Yoga از واژهٔ پارسی «یوغ» گرفته شده‌است.

آنان (آریایی‌ها) برای شخم زدن گاوها را به یوغ (اوستایی: یَوگ، (به هم بستن)، سنسکریت: یوگا) می‌بستند.یوگی به مرد یوگا کار و یوگینی به زن یوگا کار اطلاق می گردد.


رژیم غذایی در یوگا

رژیم غذایی در سلامت انسان بسیار اهمیت دارد. در یوگا سه نوع رژیم غذایی وجود دارد که عبارتند از: راجاسی، تاماسی و ساتویک

رژیم غذایی راجاسی شامل غذاهای غیر گیاهی و پر انرژی می‌باشد. رژیم غذایی تاماسی ترکیبی از راجاسی و ساتویک می‌باشد. به معنی غذاهای غیر گیاهی و گیاهی و البته پرادویه.

این رژیم غذایی افراد را کم حوصله و پرخاشگر می‌کند. اما رژیم غذایی ساتویک گیاهی ا ست و برای چاشنی آن از کمی ادویه هم استفاده می‌شود.

این رژیم غذایی مورد توصیه یوگی‌ها می‌باشد. این رژیم غذایی گوارشی آسان را به ارمغان می‌آورد.

احساس سبکی و تعادل به وجود می‌آید و تعادل هورمونی بدن در حد مطلوب نگه داشته می‌شود.


تفاوت بین ودانتا با هر مکتب فلسفی دیگر چیست ؟

وداها به خود خداوند تعلق دارند . بنابراین ” بنیان گذار ” برای وداها وجود ندارد . این یک پیکر آشکار و بدون لفاف از دانش است که به  نسل های بیشماری منتقل می شود.

ودانتا یک فلسفه نیست . این یک واقعیت , که از آن به عنوان مکتبی فلسفی یاد می شود , تا حدی برای سهولت در طبقه بندی موضوعات است که شاید از درکی ناکافی نسبت به ودانتا نشآت می گیرد . ودانتا روشی برای دیدن خویشتن و جهان پیرامون است.


امروز ودانتا چگونه با ما در ارتباط است ؟

ودانتا به ” نارضایتی ها ” در ما می پردازد و از این رو که همه ما  فقط گاهی اوقات خوشحال می شویم ؛ پس برای همه ما اهمیت دارد . ودانتا به ما می گوید که همه ما تصویری از خویشتن را به عنوان موجودی محدود در معرض مبهم بودن سرنوشت و ثروت قرا می دهیم و در اثر بادهای زمان مورد ضرب و شتم قرار می گیریم.

این یک خطای اساسی در اندیشه ما است و یک  استاد ودانتیک در تلاش است که ما را نسبت به این درک غلط آگاه کند . وی به نظریه ای که توسط اوپانیشادها بیان شده است اشاره میکند که در حقیقت  محدودیتی برای کار وجود ندارد. اما با همراه داشتن تفکر این محدودیت ها , درتلاش برای خوشبختی درهایی را به یک نزاع و کشمکش مداوم گشوده ایم.

ودانتا یاد آوری میکند که این مبارزه به خودی خود اثبات بر این واقعیت است که ما در برخی سطوح اساسی ناخودآگاه, این تصویر از خود را که موجود محدودی هستیم رد می کنم . و این به مبارزه مداوم تلاشی برای  ” به دست آوردن ” این حد و بی مرزی او این کامل بودن است. در یک سطر , تعلیماتی که توسط سامپرادایا آورده شده است این است که ” تو بینهایت هستی “. این موجود بی نهایت با نام برهمن شناخته می شود


توضیحات بیشتر در مورد اصطلاح سامپرادایا و شانکاچاریا

سامپرادایا تدریس روشی ویژه برای ایجاد ارتباط است . آموزش و همچنین روش برقراری ارتباط از معلم به  دانش آموز منتقل شده است . سپس دانش آموز معلم می شود و آن را به دانش آموز خود منتقل میکند , که از بین آن ها نیز معلم دیگری متولد می شود . این همان سنت تدریس است که سامپرادایا نام  دارد . بنابراین فقط کسب که معلم داشته است می تواند  معلم باشد و خود شانکاراچاریا می گوید : ” از معلمی که به سنت سامپرادایا تعلق ندارد بپرهیزید .


شانکاچاریا که بود ؟

آدی شانکاچاریا  استاد قابل احترامی از زمان‌های قدیم است که در قرن هشتم قبل از میلاد زندگی می‌کرد. وی اوپانیشادها را به  صورت غیر منفصل و غیر دوگانه و متصل به هم تعبیر کرده است.

شانکاچاریا با تأسیس چهار صومعه بزرگ (ماتاها) در شمال, جنوب , شرق و غرب هند شناخته شده استهر ماتا توسط یکی از چهار شاگرد برجسته او هدایت می‌شد. این ماتاها ستون  های سامپرادایا هستند.

شانکارا در درجه اول مسئولیت احیای برتری‌های فلسفه شرق را در زمانی  عهده دار بود که دیگر فلسفه‌ها در هند محبوبیت کسب کرده بودند


 توضیحات بیشتری درباره اَدوایتا و دانتا ” بدهید ؟

اَدوایتا به معنی ” بدون وقفه ” یا غیر دوگانه است . در این دنیای  کثرت , طبیعی است که ما جهان را به بخش هایی تقسیم کنیم . یک تقسیم مشترک این است : من جهان ( موجودات متعدد زنده و بی جان ) و خدا که خالق همه این هاست. بنابراین تقسیم سه  جانبه ای شامل من و جهان و خالق جهان هستی وجود دارد . به واسطه این دیدگاه نسبت به موجودات متعدد , ما از جانب سایر موجودات به طور مداوم مورد تهدید قرار می گیریم.

به دلیل این تهدیدهاست که استرس و نارضایتی به وجود می  آید . ودانتا به ما  میگوید که این بینش  چندگانه یک خطاست و همه چیز از منبع واحد سرچشمه گرفته است. بنابراین تنها یک موجود واحد وجود دارد.

کل جهان و موجودات آن فقط نام ها و اشکال اساسی این واحد هستند . ودانتا نمونه ای از زیور آلات متنوع را نشان می دهد . ماده اصلی طلاست و فقط اشکال مختلفی  مانند  گردنبند , انگشتر یا دستبند از آن وجود دارد


به لحاظ تاریخی می‌توان سیر تحولات یوگا را در پنج مرحله بررسی کرد:

  • عصر ودایی (Vedic Yoga)
  • دوران پیش از کلاسیک (Preclassical Yoga)
  • دوران کلاسیک (Classical Yoga)
  • دوران بعد از کلاسیک (Post Classical Yoga)
  • دوران مدرن (Modern Yoga)

دوران ودایی (۴۰۰۰ تا ۲۰۰۰ پ. م)
هر چند در این دوران مستقیماً از واژه یوگا نشانی نمی‌یابیم، ولی پنداره‌های قابل استنادی در متون ودایی یافت می‌شود. منظور از متون ودایی چهار جنگ کهن به نام‌های زیر است:

ریگ‌ودا Rig veda
ساما ودا Sama V.
یاجور ودا Vajur V.
آتاروا ودا Atharva V.
در واقع کهن‌ترین متون مکتوب و ادبیات بشری همین کتاب‌ها هستند. طی تحقیقات باستان شناختی در دو دهه اخیر سرآغاز تمدن در هند از هفت هزار سال پیش از میلاد از ناحیه‌ای نزدیک به دهکده مهرگر (Mehrgarh) آغاز شده‌است و در هزاره سوم پیش از میلاد منجر به ساخته شدن شهرهای بزرگ و مهمی مثل موهنجو دارو(Mohenjo daro) هاراپا (Harappa) و دلاویرا(Dholavira) شد. این تمدن از شرق گنگ به طرف افغانستان و از ایران به سوی بمبئی توسعه یافت. این تمدن کهن را عموماً به نام تمدن ساراسواتی (Sarasvati) می‌شناسند. طبق نگرشهای ودایی شعور ناب و وجود متعال که خالق هستی از روی عشق و مهر بوده‌است «وداها» را به نوع بشر آموخت تا چگونگی زیستن در همسویی با قوانین «دارماً حفظ شود. به این معنا»وداها «در قلب خود مفهوم» یوگاً را دربردارند هر چند که تنها از طریق واژگانی چون تاپاً (Tapah) در این دوران به یوگای اصطلاحی نزدیک می‌شویم.

برای درک بهتر و کامل «وداها» «ریشی‌هاً، ودانگا (Vedanga) را به منظور فهم و استفاده از وداها ارائه کردند.» آنگاً(Anga) به معنای شاخه و بخش است پس ودانگا یعنی اجزاء و شاخه‌های ودا که شامل موارد زیر می‌شود.

Kalpa
Shiksha
Vyakarana
Nirukta
Jyotisha
Chandas
از طرفی زمینه دیگری از آموزشهای ودایی به نام اوپاودا (Upaveda) نیز به منظور استفاده کاربردی از وداها شکل گرفت که شامل موارد زیر بود.

Ayurveda (طب ودایی)
Dhanur Veda (ورزش رزمی ودایی)
Sthapatya Veda (معماری ودایی)
Gandharva Veda (موسیقی ودایی)

دوران پیش از کلاسیک (۲۰۰۰ تا ۳۰۰ پ. م)
متون اوپانیشاد (Upanishad) و نهایتاً باگاواد گیتا (Bhagavad Gita) از دستاوردهای والای این دوران است. در این دوران به صراحت واژه یوگا و ابعاد عملی یوگا قابل بررسی است. مهمترین پیام این دوران شناسایی آتما (Atma) و برهما (Brahma) و طریق همسویی بین آن دو از طریق سلوک و معرفت است. از دیگر دستاوردهای مهم این دوران طبقه‌بندی سه‌گانه آگاهی بشری و امکان استقرار و یگانگی در آگاهی(Chatur Avasthanam) یکپارچه‌است.

دوران کلاسیک (۳۰۰ پ.م. تا ۱۰۰۰ میلادی)
در این دوران خلاصه و زبده تمام آموزه‌های یوگایی تا آن زمان در متنی به نام یوگا سوترا Yoga) Sutra) توسط حکیم و یوگی نامدار هند، پاتانجلی، گردآوری و تدوین شد. به همین دلیل این دوران را به نام دوره پاتانجلی یا دوره یوگای هشت مرحله‌ای نیز می‌شناسند. یکی از مهمترین دستاوردهای این دوران طبقه‌بندی راه عملی یوگا به هشت مرحله‌است:

یاما (Yama)
نیاما (Nyama)
آسانا (Asana)
پرانایاما (Pranayama)
پراتیاهارا (Pratyahara)
دارانا (Dharana)
دیانا (Dhyana)
سامادی (Samadhi)

دوران بعد از کلاسیک (۱۰۰۰ تا ۱۷۵۰ میلادی)
در این دوران یوگیها سعی در ارتباط بیشتر با مردم دارند و در نتیجه آموزه‌های خود را نیز قابل فهم‌تر ارائه کرده‌اند. از مهم‌ترین متون در این دوران می‌توان به هاتا یوگا پرادی پیکا (Hatha Yoga Pradipika)، گراند سامهیتا (Ghrand Samhita)، شیوا سامهیتا (Shiva Samhita) اشاره کرد. در این عصر تعالیم عملی تر و قابل فهم تر ی مثل «هاتا یوگا» گسترش یافت و به موازات آن گروه‌ها و سنتهای گوناگون آموزش این روش‌ها مانند سنت نات (Nath) نیز مورد توجه قرار گرفتند.

دوران جدید (از ۱۷۵۰ میلادی تا کنون)
در اینجا اشاره به دوره حکومت بریتانیای کبیر بر شبه قاره هند ضروری به نظر می‌رسد. چرا که انگلیسی‌ها به ویژه کمپانی هند شرقی مایل به توسعهٔ آموزشهای سنتی معلمین و گوروهای هندی نبود؛ ولی سرانجام در سال ۱۸۹۳ با سخنرانی سوامی ویوکاناندا (Sw. Vive Kananda) و متعاقب آن ورود سوامی یوگاناندا (Sw. Yogananda) در سال ۱۹۲۰ به آمریکا، یوگا وارد مرحلهٔ امروزین خود شد، یعنی گسترش بیش از حد به کمک وسایل ارتباط جمعی، یافتن مبانی علمی برای تمرینات یوگا، استفاده قاعده‌مند از فنون یوگا براساس نگرش های علمی و سرانجام عوام زدگی و فراموش کردن پیام و اهداف اصلی دانش یوگا.


به اشتراک بگذارید: پینترست تلگرام تامبلر لینکدین ایمیل

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *