متن انشا درمورد کرونا
مثال درد بی درمان را حتما شنیده ای. مثالی که کرونا آن را به طور عینی به ما نشان داد.
کرونایی که گویی همچنان قصد رفتن ندارد و کم کم در تدارک صاحب خانه شدن است. همه درگیر او شده ایم و زندگی مان را بر اساس او تنظیم کرده ایم.
حال همه دنیا با اختلافی ناچیز نسبت به هم بد است. به جز آنکه انگشت در لانه زنبور کرده است.
قطعا بعد از این همه مصیبت و خانه نشینی هرگاه نامش را بشنویم، لعنت نثارش خواهیم کرد؛ چرا که شاید به طور کل مسیر زندگی همه مان را عوض کرد.
حال اگر حال خودش هم بد بود، باز میشد یک گوشه از دل، آن را جای داد؛ اما او اکنون از جای برخواسته و خود را برای آینده اماده میکند.
کرونا برای ما ایرانیان با همه فرق میکند؛ زیرا بیشتر از همه آدمیان رفتارهای خاص داریم.مثلا وقتی به هم میرسیم ماچ آبداری به عمل می آوریم یکدیگر را به آغوش میکشیم.پس ترک این عادت ها که در ما نهانیده شده، کاریست بس دشوار.
کرونا با آمدنش، همه دسته بندی های انجام شده را به هم ریخت. اکنون زندگی همه مان به دو دوره قبل کرونا و بعد کرونا تقسیم شده.
شاید در نگاه اول همه به دوران قبل کرونای خود غبطه بخوریم؛ اما «انرژی نه به وجود می آید و نه از بین می رود، فقط از حالتی به حالت دیگر منتقل میشود!»
با آمدن کرونا تنها چیزی که رونق گرفت، فضای مجازی بود. هم بچه ها درگیر آن شدند و هم بزرگ تر ها.
بچه ها درگیر کلاس های مجازی ئ بزرگ تر ها در تماشای لایو در اینستاگرام!
این وسط ایده ای هم تا شرایط را مهیا دیدند از آب گل آلود ماهی گرفتند و برای خود فالور جمع کردند و برای خود حاشیه سازی کردند.
کسب و کار ها هم که در دوران کرونا تق و لق میزد.
کرونا کلمه ای نیست که همه توضیحاتش به بدی ختم شود. او حدعقل چند چیز را به خوبی به ما یاد داد.
اینکه چقدر از هم دور شده ایم و وقتی برای هم نداریم. اینکه هریک مهارت هایی داریم که میتوانیم آن ها را در خانه خودمان نمایان کنیم.
اینکه قدر تک تک لحظات زندگی مان را بدانیم و هزاران مورد دیگر.
و در آخر« پندار ما این است که ما می رویم و کرونا می ماند، اما در حقیقت کرونا می رود و زمان نیر ما را با خود خواهد برد»
همچنین بخوانید: کرونا چیست؟راه های پیشگیری از مبتلا شدن به ویروس کرونا
متن انشاء دوم درباره تعطیلات با کرونا
چه که بودیم، بعد از تعطیلات یکی از موضوعات انشاء مان این بود؟ تعطیلات خود را چگونه گذراندید؟ همه ساله در آغاز سال نو خانواده ها در کنار هم جمع می شدیم و دید و بازدید داشتیم خیلی از ما هم در این روزهای تعطیل به سفر می رفتیم. امسال نوروزمان بسیار متفاوت از سالهای دیگر گذشت. ویروس کرونا باعث شد مجبور باشیم در خانه قرنطینه شویم. به بهانه قرنطینه همان موضوع انشاء را از هم استانی های مان پرسیدم؟ و آنها از درسی که از این روزها گرفتند ، گفتند.
حرف از تعطیلات که میزنیم بدون شک اولین قشری که قند در دلشان آب میشود محصلان و دانش آموزان هستند مسلما نه به این دلیل که از کتاب، درس و مدرسه بدشان میآید بلکه به این خاطر که تعطیلات یادآور بازی، دورهمی های دوستانه، شیطنت های اقتضای سن و شادی است.
رسیدن سرمای پاییز، بارش برف و یخبندان زمستان و ایام نوروز و بهار برای هر دانش آموز ایرانی مژده تعطیلاتی پر از شور، شوق و خاطره است به طوری که بزرگترها خاطرات شیرین نشستن زیر کرسیهای خانه مادر بزرگ و رفتن به دنیای قصهها در شبهای پر از رمز و راز پاییز و ساختن آدم برفی و بازیهای چون برف بازی و سر سر بازی در زمستان و گرفتن اولین هدیه از عمو، دایی، عمه و خاله در ایام نوروز را مدیون همین تعطیلات هستند.
اما سال ۹۸ این تعطیلات بجای خاطرات شیرین و به یاد ماندنی پر شد از ترس و اضطرابی فراموش نشدنی برای هر خانواده ایرانی طوری که در پرس و جوی کوتاه از آنها میشود رنگ باخته شادی در این ایام را به وضوح دید.
شاید این مطلب را بشود با دلنوشتهی از معلم دلسوزم به پایان برد که نوشته است: “امروز فهمیدم که چقدر دوستشان دارم، هیاهوی مدرسه را، دانش آموزان را، شیطنتها و حتی شلوغیایشان را، امروز فهمیدم چه چقدر خوشبخت بوده ایم ما که دوران طاعون و وبا را به چشم ندیدیم و فقط در کتابها خواندهایم.
این روزها طعم تعطیلات مدرسه چه تلخ بود و ناخوشآیند، این تطعیلی نچسبترین تعطیلی است که به عمر تجربه کردهام و فهمیدم که تعطیلی باید شیرین و دلچسب باشد مثل تعطیلی روزهای آخر اسفند ماه که باد بوی تازگیها را به مشام جانمان میرساند و آوای شلوغی بازارها، شوق خرید، عطر چای و پایان خانه تکانی و هیجان دید و بازدید هوش از سرمان میرباید.
و اینجاست که لذت دارد لحظه شماری بچه ها برای فارغ شدن از مدرسه و شنیدنی است صدای شوق آور خدا حافظی آنها به شوق روزهای بی خیالی هنگامی با شادمانی به طرف خانه پر می کشند.
پرودگارا، فرزندان سرزمینم، پدران و ماداران این دیار را در این روزهای پرخطر در پناهت به سلامت دار تا دوباره طنین اشتیاقشان فضای مدرسه را پر کند”.