کودکان لوس با مشکلات زیادی در زندگی شان مواجه خواهند شد، آن ها مانندکودکان دیگر از مهارت های لازم برای زندگی برخوردار نیستند، اعتماد به نفس کودکان لوس به دلیل وابستگی به والدین کاهش پیدا کرده و توانایی مسئولیت پذیری و انجام کارهای مختلف را ندارند.
هر پدر و مادری تلاش میکند که خواستهها و آرزوهای فرزندش را برآورده کند تا باعث خوشحالی او شود، اما پدر و مادرهایی که بیش از حد این کار را انجام میدهند، ممکن است باعث لوس شدن فرزندشان شوند. لوس شدن کودکان میتواند به رشد اجتماعی آنها آسیب برساند. با توجه به اینکه کودکان لوس معمولا یاد نمیگیرند که مشکلات خودشان را خودشان حل کنند، ممکن است بدون یادگیری مهارتهای لازم زندگی بزرگ شوند.
کودکان لوس معمولا وابستگی شدیدی به والدین پیدا میکنندو این وضعیت میتواند کسب رضایت از زندگی در دوران بزرگسالی آنان را با مشکل مواجه کند. یکی از مطالعات در این زمینه نشان میدهد جوانانی که لوس بار میآیند و به سن دانشگاه میرسند، فکر میکنند که تنها بودن همیشه باعث ناراحتی و نارضایتی افراد از زندگی میشود. آنان حتی فکر میکنند که منبع شادیشان در زندگی دیگران است، نه زندگی خودشان. بیمسئولیتی، پیامد بعدی لوس بار آوردن کودکان است. وقتی که کودکان لوس بار میآیند، معمولا رفتارهای مسئولانه را یاد نمیگیرندو تصور درستی از مسئولیتپذیری ندارند. کودکان لوس، در دوران بزرگسالی نیز درک درستی از مفهوم مرزبندی در زندگی ندارند و ممکن است به مشکلات مختلف مثل پُرخوری، ولخرجی و… دچار شوند. در برخی موارد، این کودکان دچار بیانگیزگی میشوند و ممکن است بیش از حد تنبلی کنند یا عصبانی شوند. عدم شکلگیری بلوغ عاطفی و برخوردار نبودن از مهارتهای لازم برای حل مسائل باعث میشود که این کودکان در دوران بزرگسالی هم با مشکلات مختلفی روبهرو شوند و از زندگی خودشان ناراضی باشند.