چگونه مغز ما گفتار را پردازش میکند؟

چگونه زبان هم را می فهمیم

چگونه زبان هم را می فهمیم: به نظر می رسد محققان دانشگاه نیویورک سرانجام توانسته اند رمز و راز جذاب پردازش گفتار در مغز را کشف کنند.

از سال ها پیش عصب پژوهان می دانستند که گرچه گفتار در قشر شنیداری مغز مورد پردازش قرار می گیرد .

ولی در کنار آن فعالیت های عجیب و غریبی نیز در قشر حرکتی مغز رخ می دهد . تا امروز کسی نمی دانست نقش قشر حرکتی در این میان چیست و فعالیت های آن در هاله ای از ابهام باقی مانده بود.

تحقیقات جدید که توسط محققات دانشگاه نیویورک به انجام رسید, سرانجام از رازی که دانشمندان یک و نیم قرن است به دنبال کشف آن هستند, پرده برداشت

در سال ۱۸۶۱ , یک متخصص مغز و اعصاب فرانسوی به نام ” پیرپائول بروکا” موفق به کشف ناحیه ای در بخش خلفی – تحتانی چین پیشانی مغز شد که ناحیه بروکا نام گذاری شد . این ناحیه مسئول پردازش و درک گفتار و تولید آن است.

نکته جالب اینکه یکی از همکاران بروکا که وی مجبور شد ناحیه بروکای مغز او را طی یک عمل جراحی بطور کامل خارج کند, پس از عمل جراحی, قدرت تکلم خود را از دست نداد و همچنان می توانست سخن بگوید.

البته وی در ابتدا قادر به بیان جملات پیچیده نبود , اما به مرور تمام توانایی های تکلمی خود را بازیافت این نشان می داد که ناحیه دیگری از مغز وارد کارزار شده و به میزان مشخصی , نوروپلاستی رخ داده است


درک عمیق از مغز

در سال ۱۸۷۱ , یک متخصص مغز و اعصاب آلمانی به نام کارل ورنیک موفق به کشف , ناحیه دیگری مرتبط با پردازش گفتار شنیداری در مغز شد که این یکی در لوپ قدامی- خلفی گیجگاهی مغز قرار داشت. این ناحیه نیز امروز به نام ناحیه ورنیک شناخته می شود.

مدل مذکور در سال ۱۹۶۵ توسط یک عصب شناس رفتاری به نام نورمن گشویند به روز شد و نقشه به روز شده مغز اکنون به نام مدل ورنیکه گشویند شناخته می شود.

ورنیکد و گشویند اطلاعت خود را با مطالعه روی بیمارانی که در بخش های خاصی از مغز خود دچار آسیب دیدگی شده بودند به دست آوردند.

با ظهور امکان تحریک الکتریکی مغز در قرن بیستم, ما توانستیم به درک عمیق تری از کارکرد داخل مغز بهره ببریم.

در اواخر این قرن, بیمارانی که تحت عمل جراحی مغز قرار گرفته بودند.

توسط یک جریان الکتریکی خفیف مورد تحریک قرار گرفتند این جریان اندک, به  جراحان اجازه می داد, بی انکه به قسمت های مهم مغز آسیب برسانند, به درک بهتری از اینکه هر قسمت مغز چه کاری را انجام می رساند, برسند.


ظهور  FMRI

با ظهور FMRI و سایر فناوری های اسکن مغز , ما می توانیم فعالیت های نواحی مختلف مغز و اینکه زبان , چگونه از ناحیه ای به ناحیه ای دیگر سفر میکند را به چشم ببینیم.

اکنون ما می دانیم که پالس های الکتریکی مرتبط با زبان , مابین ناحیه بروکا و ناحیه ورتیکه در رفت و آمد هستند ارتباطی که این دو ناحیه با هم برقرار می کنند به ما کمک میکند که دستور زبان, صوت و معنای کلمات را درک کنیم و ناحیه دیگری به نام “چین دوکی شکل ” نیز امکان دسته بندی واژه ها را به ما می دهد.

کسانی که به این بخش از مغزشان آسیب می رسد , در خواندن مشکل دارند. این بخش هم چنین به ما امکان میدهد که استعاره ها و اوزان ( مثل اشعار ) را بفهمیم.

به نظر می رسد تعداد بخش هایی از مغز که در پردازش زبان دخیل هستند, بیش از آن چیزی است که ما در گذشته تصور میکردیم و تمام لوب های اصلی مغز با این موضوع درگیر هستند. به گفته پروفسور دیوید یوبیل استاد روانشناسی و علوم عصبی دانشگاه نیویورک, با این همه اطلاعاتی که از تحقیقات در زمینه علوم اعصاب به دست آورده ایم, اکنون بینش مان بسیار رشد کرده است, اما نحوه ادراک ,  برایمان ناشناخته مانده است.

به نظر وی , علم عصب شناسی به یک پل نیاز دارد تا اطلاعات دانشمندان سایر علوم را نیز وارد تحقیقات خود کند. اکنون در مطالعه ای که اخیرا توسط یوپیل و پزشک همکار وی ” ام . فلورنسیا آسانئو ” در نشریه scinece advances به چاپ رسیده , نحوه کار مغز در فرآیند پردازش زبان مورد بررسی قرار گرفته است.

سوال اصلی این است که چرا قشر حرکتی مغز درگیر پردازش زبان می شود ؟ این بخش از مغز معمولا وظیفه نظارت بر طراحی و اجرای حرکات را برعهده دارد .

چگونه زبان هم را می فهمیم


فرآیند پردازش زبان

وقتی شما به سخن کسی گوش می دهید , گوش هایتان امواج صوتی را جذب و آنها را به پالس هاس الکتریکی تبدیل میکنند که این امواج از طریق اعصاب به قسمت های مختلف مغزتان ارسال می شوند.

به گفته یوبیل , سپس امواج مغزی به بررسی امواج صوتی مشغول می شوند. اولین جایی که امواج صوتی به آنجا می روند , قشر شنیداری مغز است و در این ناحیه ” پاکت ” مذکور با فرکانس ها ترجمه می شوند سپس محتوای این پاکت به قطعات کوچک تری به نام سیگنال انتقالی تقسیم می شود.

آنچه محققان را گیج می کرد و برای آن پاسخی نداشتند , این بود که چرا برخی از این سیگنال ها به قشر حرکتی مغز می روند ؟

البته وقتی سخن می گویید, دهان تان و بخش های زیادی از صورت خود را تکان میدهید , بنابراین دخیل بودن قشر حرکتی مغز در فرآیندهای فیزیکی سخن گفتن , امری طبیعی  و ضروری است, اما چرا باید در فرآیند تفسیر شنیدار درگیر شود ؟

به گفته آسانتو , به نظر می رسد که مغز برای درک آنچه که شنیده است نیاز دارد با خودش آهسته حرف بزند.

چنین تفاسیری البته بحث برانگیز هستند, زیرا سیگنال انتقالی همیشه به قشر حرکتی مغز ختم نمی شود, بنابراین آیا شروع این سیگنال ها از قشر شنیداری است یا جایی دیگر ؟

آنچه یوبیل و آسانتو انجام دادند . این بود که از حقیقتی کاملا شناخته شده که میگوید, سیگنال های انتقالی قشر شنیداری , تقریبا همیشه حدود ۴.۵ هرتز هستند استفاده کردند و سپس از زبان شناسان نیز یاد گرفتند که میانگین سرعت بیان سیلاب ها تقریبا در تمامی زبان های دنیا در همین محدوده فرکانسی است و کوشیدند به این سوال پاسخ دهند که آبا بین اینها یک ارتباط نوروفیزیولوژیک وجود دارد یا خیر؟

آسانتو داوطلبانی را استخدام کرد و از آنها خواست به سیلاب های بی معنی که سرعتی بین ۲ تا ۷ هرتز داشتند گوش دهند.

اگر سیگنال های انتقالی از قشر شنیداری به قشر حرکتی می رفتند, باید این سیگنال ها طی این آزمون ثبت می شدند. یوبیل و اسانتو متوجه شدند که سیگنال های انتقالی, از قشر شنیداری به سمت قشر حرکتی حرکت کرده و یک ارتباط حداکثر ۵ هرتز را حفظ کرد.

تمامی فرکانس های بالاتر و خود این سیگنال کاهش پیدا کردند. به کمک یک مدل رایانه ای مشخص شد که قشر حرکتی به صورت داخلی در فرکانس ۴.۵ هرتز نوسان میکند که این همان سرعت بین سیلاب ها در تقریبا تمام زبانهاست.

یوبیل با این کشف خود رویکردی از چندین تخصص دانشگاهی مختلف را در عصب پژوهی باز کرد.

مطالعات آینده همچنان ریتم های مغزی را مورد توجه قرار خواهند داد و خواهند کوشید دریابند که چگونه همگرایی بین قشرهای مختلف مغزی به ما اجازه می دهند سخنان شنیده شده را کشف و رمز و فرمول بندی کنیم.


به اشتراک بگذارید: پینترست تلگرام تامبلر لینکدین ایمیل

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.