متن انشاء درمورد : خاطره نویسی ایام عید ۱۴۰۰
از بامداد نوروز دید و بازدیدها آغاز میشود در همه ی ی خانواده ها رسم است که به دیدار کسی که از نظر سن و شخصیت بر دیگران مزیت دارد بروند و دست او را ببوسند و تبریک بگویند و او نیز عیدی که شامل سکه یا پول است به آنها بدهد.سیزده بدر «روز سیزدهم عید نوروز »روز دوازده فروردین همه ی ی وسایل تهیه میشود و هر چه از شیرینی ها
و آجیل ها باقی مانده برای صبح سیزده آماده میشود که البته همراه آن سرکه و کاهو نیز هست. صبح سیزده فروردین همه ی ی دسته دسته عازم کوه و باغ های اطراف شهر میشوند و معتقدند در روز سیزده فروردین نباید در خانه ماند زیرا این روز نحس و بدیمن می باشد. روز سیزده پیش از طلوع آفتاب و تا پاسی از شب ادامه دارد در عصر این روز ویژه سبزی گره زدن دخترهاست که در واقع برای گشایش بخت خود این کار را میکنند.
سر آغاز جشن نوروز، روز نخست ماه فروردین «روز اورمزد» است و چون برخلاف سایر جشنها برابری نام ماه و روز را به دوش نمی کشد ، بر سایر جشنهای ایران باستان برتری دارد. در مورد پیدایی این جشن افسانههای بسیار است، اما آنچه به آن جنبهی راز وارگی میبخشد…، آیینهای بسیاری است که روزهای قبل و بعد از آن انجام میگیرد. اگر نوروز همیشه و در همه ی ی جا با هیجان و آشفتگی و درهم ریختگی آغاز میشود ،
حیرت انگیز نیست چرا که بینظمی یکی از مظاهر آن است. ایرانیان باستان ، نا آرامی را ریشهی آرامش و پریشانی را اساس سامان میدانستند و چه بسا که در پارهای از مراسم نوروزی ، آنها را به عمد بوجود میآوردند ، چنان که در رسم باز گشت…مردگان «از ۲۶ اسفند تا ۵ فروردین» چون عقیده داشتند که فروهرها یا ارواح درگذشتگان باز میگردند ،
افرادی با صورتکهای سیاه برای تمثیل در کوچه و بازار به آمد و رفت میپرداختند و بدینگونه فاصلهی میان مرگ و زندگی و هست و نیست را در هم میریختند و قانون و نظم یک ساله را محو میکردند.باز ماندهی این رسم ، آمدن حاجی فیروز یا آتش افروز بود که تا چند سال پیش نیز ادامه داشت.
از دیگر آشفتگیهای ساختگی ، رسم میر نوروزی ، یعنی جا به جا شدن ارباب و بنده بود. در این رسم به قصد تفریح کسی را از طبقههای پایین برای چند روز یا چند ساعت به سلطانی بر میگزیدند و سلطان موقت بر طبق قواعدی اگر فرمانهای بیجا صادر میکرد ، از مقام امیری بر کنار می شد.
حافظ نیز در یکی از غزلیاتش به حکومت ناپایدار میر نوروزی گوشهی چشمی دارد: سخن در پرده میگویم ، چو گل از غنچه بیرونای که بیش از چند روزی نیست حکم میر نوروزی. خانه تکانی هم به این نکته اشاره دارد ؛ نخست درهم ریختگی ، سپس نظم و نظافت. تمام خانه برای نظافت زیر و رو میشد. در بعضی از نقاط ایران رسم بود که حتا خانهها را رنگ آمیزی میکردند و اگر میسر نمیشد ، دست کم همان اتاقی که هفت سین را در آن میچیدند ، سفید می شد.
سه روز اول رو که همش ما عید دیدنی رفتیم و عیدی جمع کردیم و البته یه مقداری هم عیدی دادیم بعدش یه مسافرت سه چهار روزه رفتیم نوار جنوبی کشور رو گشتیم که به خاطر شلوغی بیش از حد از ادامه مسافرت منصرف شدیم و برگشتیم .چند روز آخر رو هم یا رفتیم مهمونی و یا مهمون دعوت کردیم و چون تو خونه جدید تا حالا مهمونی نداده بودیم , تموم فک و فامیل و دوستان رو گروه گروه دعوت کردیم و چهار روز پشت سر هم مهمون داشتیم
تقریبا سه تا ۵۰نفر و یه شش نفره ! هنوزم که هنوزه با خودم میگم این ما بودیم که این همه ی ی مهمون رو راه انداختیم خلاصه رسیدیم به سیزده بدر و با کل فامیل توی خونه باغ یکی از اقوام جمع شدیم و بعدش هم دیگه هر کی برگشت خونه و شهر خودش حالا همه ی ی اینا رو گفتم که بگم توی این چند روز من و آقای همسر درس و مشق و تعطیل کرده بودیم
و بعدش رسیدیم به قسمت چه کنم چه کنم ماجرا !و اینکه توی این چند روز حسابی مشغول انجام پروژه های نوروزی اساتید بودیم و هر چی خوشی کردیم از تو چشمون در اومد ! ولی خوب دیگه همه ی ی میدونن روی درس خوندن توی نوروز نمیشه حساب باز کرد