در جدول زیر می توانید بهترین اسامی دخترانه با حرف خ را ببینید تا انتخاب راحت تری برای اسم فرزند خود داشته باشید.
اسم دختر شیک و جدید با حرف خ | |
خرمن | توده غله درو شده، توده و مقدار انبوه از هر چیز |
خَضرا | (مؤنث اخضر) به معنی سبز، کبود، نیلگون، و آبی و سبز؛ سبزهزار، چمنزار. |
خَلف | فرزند صالح، شایسته؛ جانشین؛ (به مجاز) پیروی کننده از پدر در اخلاق و کردار |
خُتن | نام شهری در ترکستان شرقی، (به مجاز) زیباروی. |
خُرّم | سرسبز و با طراوت؛ شاد، خوشحال، خوب، خوش؛ فرخنده، مبارک. |
خُوروَش | همانند خورشید |
خاتَم | فرمان، حکم و پایان؛ نام شهرستانی در جنوب استان یزد. |
خاتون | لقب زنان اشرافی، لقب همسر خاقان چین که انوشیروان دختر او را به همسری برگزید |
خاتونک | خاتون (بانو) + ک، بانوی کوچک، نام روستایی در نزدیکی شیراز |
خارا | نوعی سنگ آذرین، نام یکی از گوشههای موسیقی ایرانی |
خارک | نوعی خرمای زرد و خشک |
خاطِره | یادبود، یاد، ذهن، حافظه، خاطر. |
خاطرافروز | خاطر (عربی) + افروز (فارسی) شادی بخش |
خاطرآسا | خاطر (عربی) + آسا (فارسی) آسایش دهنده خاطر |
خاطرنواز | خاطر (عربی) + نواز (فارسی) دلکش، مطبوع |
خالِده | مؤنث خالد |
خانم گل | خانم (ترکی) + گل (فارسی) خانمی که از زیبایی و لطافت چون گل است. |
خاور | (مخففِ خاوران) هم به معنی مشرق و هم به معنای مغرب است. |
ختا | نام سرزمین چین شمالی که محل زندگی قبایل ترک بوده است. |
ختمی | گیاهی علفی، پایا، و زینتی از خانواده پنیرک که گلهای درشت دارد. |
خجسته | شادباش، مبارک |
خجسته لقا | خجسته (فارسی) + لقا (عربی) خوش سیما، خوشرو |
خجیر | زیبا روی و پسندیده |
خداآفرید | آفریده خداوند |
خدیجه | مولودِ پیش از اتمام ماه ها |
خرامان | دارای حالت خرامیدن، در حال خرامیدن، به آهستگی و با ناز. |
خرشا | خورشید، آفتاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر خراد از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی. |
خرشید | خورشید، آفتاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر خراد از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی |
خرم بانو | بانوی شاد و خوشحال |
خرم بهار | آن که چون بهار خرم و با طراوت است، نام دختر فتحعلی شاه قاجار |
خرم چهر | آن که چهره ای شاداب و با طراوت دارد. |
خرم گل | آن که چون گل خرم و با طراوت است. |
خرمدخت | دختر شاد و با طراوت |
خرمدل | خوشدل، خوشحال، شادمان |
خرمناز | زیبا و با طراوت |
خرمه | نام همسر مزدک، گیاهی است مانند لوبیا |
خزال | با ناز راه رونده، کسی که با ناز راه میرود. |
خزان | نام سومین فصل سال، پس از تابستان و پیش از زمستان، پاییز |
خزان | نام سومین فصل سال، پس از تابستان و پیش از زمستان، پاییز |
خزر | فتان – دختر که عشوه هایی زیرکانه می ریزد |
خضرا | سبز ،تازه |
خلیله | مؤنث خلیل |
خندان | خندیدن، با لبخند |
خندان چهر | آن که چهره ای خندان و متبسم دارد. |
خندان گل | آن که چون گل شاداب و باطراوت است. |
خوب چهر | دارای سیمای زیبا، زیبا. |
خوبرخ | از نام های برگزیده |
خوبروی | از نام های برگزیده |
خوبیار | یارخوب |
خوردخت | از نام های برگزیده |
خوردیس | مانند خورشید، درخشان |
خورزاد | از نام های برگزیده |
خورسان | مانند خورشید |
خورشاد | از نام های برگزیده |
خورشید | هور، هور شید |
خورشید چهر | از نام های برگزیده |
خورشید دخت | مرکب از خورشید + دخت (دختر) |
خورشید رخ | آن که چهرهاش چون خورشید میدرخشد. |
خورشیدفر | آن که شکوه و جلالی چون خورشید دارد. |
خورشیدمهر | آن که مهر و محبتی چون خورشید دارد. |
خوروش | خورشیدوش، تابان و درخشان چون خورشید |
خوش لقا | خوش (فارسی) + لقا (عربی) خوش صورت، زیبا |
خوشاب | میوهای که با محلول آب و شکر میپزند، روشن و شفاف، آبدار و ترو تازه، جواهر تابان و درخشان |
خوشبوی | از نام های برگزیده |
خوشچهر | نیکو روی |
خوشخو | نیک رفتار، با صفا |
خوشدل | شاد، شادمان، خوشنود، خوشحال |
خوشروز | دارای زندگی راحت و بارفاه. |
خوشروی | خوشرو، خوش صورت، خوشگل |
خوشگو | خوش سخن |
خوشنوا | خوش آواز، خوش آهنگ |
خوشه | تعدادی دانه، میوه یا گل که به محور متصل باشند |
خوشیار | دوست و یار شاد و شادمان |
خوشین | خوش و زیبا |
خیرالنسا | بهترینِ زنان؛ عنوانی برای حضرت فاطمه(س) دختر پیامبر اسلام(ص) |
خیزران | نوعی نی مغزدار با ساقهای محکم و بلند؛ نام مادر امام محمّد تقی(ع) |
منبع: اسم دختر