جملات محتاطانه را با روش های زیر به کودکان انتقال دهید!

جملات محتاطانه را با روش های زیر به کودکان انتقال دهید!

گفتن جملات محتاطانه به فرزندان

مطلب زیر نحوه گفتن جملات محتاطانه به فرزندان را به شما آموزش داده تا بتوانید بعض از جملات را براحتی هرچه تماتر به فرزندان خود بگویید.

هیچ کس فکرش را هم نمی‌کند که جملاتی با بار معنایی مثبت نیز بتوانند اثری منفی یا مخالف داشته باشند. اما ممکن است حتی عبارت‌ها و جمله‌هایی مثبت یا تحسین برانگیز وقتی برای کودکان به کار برده می‌شوند مخرب باشند.

اینکه شما با انگیزه و نیت مثبتی این جمله‌ها را بیان می‌کنید اما این تحسین‌ها مانع از آن می‌شوند که کودک از راهنمای درون خودش پیروی کند، او گمراه می‌شود و تلاش‌هایش را محدود می‌کند و اگر احساس کند چیزی برایش سخت است فوری آن را رها خواهد کرد.‏
این به معنای آن نیست که شما نباید کودک را تحسین کنید. فقط باید به چیزی که می‌گویید بیشتر توجه کنید و به تاثیر حرفی که می‌زنید بر طرز فکر و رفتار کودک اهمیت بدهید.‏

 

‏«عالی بود»‏

مشکل این جمله این است که پدر و مادرها مدام از آن برای تشویق کودک استفاده می‌کنند بدون اینکه واقعا متوجه باشند آن را در ازای چه کاری به کودک می‌گویند. شما ممکن است در برابر نقاشی خیلی ‌بی‌توجه و بی‌هدف کودکتان هم بگویید «عالی بود پسرمر دخترم». این جمله به کودک یاد می‌دهد که در هر صورتی عالی و بی نقص است چون مدام از سوی شما تائید می‌شود.‏

به جای آن بگویید «مثل اینکه همه تلاشت رو کردی». در این عبارت شما بر میزان تلاش کودک تاکید دارید و به او این پیام را می‌رسانید که تلاش از نتیجه مهم‌تر است. کودک یاد می‌گیرد برای رسیدن به هدفش تکرار، توجه و تلاش اهمیت بیشتری دارد. هر تلاش کوچکی اگرچه لازم است اما برای موفقیت و بهترین بودن کافی نیست.‏ جملات محتاطانه

 

‏«دختر/پسر خوب»‏

اگرچه نیت شما در بیان این جمله مثبت است اما می‌تواند خلاف تاثیری که شما می‌خواهید را بر کودکتان بگذارد. والدین برای بالابردن اعتماد به نفس کودک به او می‌گویند تو خوبی. اما تکرار این جمله به مرور زمان تاثیر متفاوتی می‌گذارد وقتی کودک کاری را که می‌خواهید برایتان انجام می‌دهد گفتن «دختررپسر خوبم» او را شرطی می‌کند. کودک گمان می‌کند خوبی او با انجام و پاسخ به درخواست دیگران معنا دارد. به مرور زمان کودکتان به خاطر ترس از دست دادن موقعیت «دختررپسر خوب بودن»، هرکاری را انجام می‌دهد بدون این‌که متوجه باشد هدف از انجام کارها و پاسخگویی به نیازهای دیگران چیست.‏به جای این جمله بگویید «خیلی خوب می‌شه که این کار رو برام بکنی». در این جمله او هم متوجه درخواست شما می‌شود و هم یاد می‌گیرد پاسخ به درخواست دیگران چه تاثیر مثبتی در دیدگاه دیگران راجع به خودش دارد. ‏یا به جای این که بگویید: «چقدر تو خوبی که عروسکت رو به دوستت می‌دی» آن را با این جمله جایگزین کنید که: «من فهمیدم تو عروسکت رو به دوستت دادی». در جمله دوم کودک تصمیم می‌گیرد که هم بازی شدن با دیگران کار خوبی است و آن را در موقعیت دیگر تکرار خواهد کرد. در واقع با تغییر یک جمله شما انگیزه‌های درونی کودک را نسبت به رفتارش بیدار می‌کنید.‏

 


«چه نقاشی خوشگلی!»‏

با گفتن این عبارت کوتاه کودک را کاملا ارزیابی و قضاوت می‌کنید و جلوی ارزیابی و قضاوت خودش درباره کاری که انجام داده است را می‌گیرید. بگویید: «من تو نقاشی تو رنگ‌های زیادی می‌بینم! می‌شه برام توضیح بدی چی کشیدی؟» این جمله مهارت کودک را ارزیابی نمی‌کند اما او را وادار می‌کند تا به دستاورد خودش دوباره نگاهی بیندازد. در حقیقت شما به کودک کمک می‌کنید تا دوباره کارش را بازنگری کند و خودش تصمیم بگیرد که آیا واقعا نقاشی زیبایی کشیده یا نه. شاید نقاشی یا هر فعالیت دیگر کودکتان بدون مهارت، ناشیانه، ترسناک و با نتایج بدی همراه باشد اما تعریف و تمجید بی‌قید و شرط شما او را از بازنگری و نگاه دقیق وا می‌دارد.‏ جملات محتاطانه

 

‏«الان تمومش کن»

تهدید کودک هیچ وقت ایده خوبی برای تربیت نیست. شما از توانایی نیرومند و بی رحمتان علیه خواسته کودک استفاده می‌کنید و خودتان را در موقعیت ترسناک و هراس آوری قرار می‌دهید تا موضع برتری را اثبات کنید. شاید از نظر شما گفتن این عبارت اصلا تهدید کننده نباشد و این فقط یک درخواست جدی از کودک برای تمام کردن کاری است که شما آن را درست نمی‌دانید. اما در واقع این یک نوع تهدید است که با لحن و تن صدایتان هماهنگ می‌شود جملات محتاطانه و موضع برتری و قدرت شما را به او ثابت می‌کند. به جای گفتن تموم کن یا بس کن. بگویید: «این اصلا درست نیست که با برادرت دعوا کنیر غذا رو زمین بریزیر اسباب‌بازی‌ رو پرتاب کنیر داد بزنیر گریه کنی». با پیشنهاد یک رفتار جایگزین شما می‌توانید به کودک هم یاد بدهید که رفتار خوب و بد را تشخیص بدهد و هم جایگزین‌های مناسب را بشناسد.‏ جملات محتاطانه

 

‏«اگه…. من برات…»

رشوه دادن به کودک در برابر تقاضایی که از او دارید مانع ایجاد حس همکاری و همدلی می‌شود. این نوع معامله یک شیب لغزنده است که اگر همیشه از آن استفاده کنید کودک هرگز کاری را انجام نمی‌دهد. او یک روز به شما خواهد گفت «اگه می‌خوای…باید برام…».‏

به جای این جمله بگویید «ممنونم که اتاقت رو تمیز می‌کنیر به من کمک می‌کنیر درسات رو می‌خونیر تنهایی بازی می‌کنیر لباست رو می‌پوشی». سپاسگزاری شما انگیزه بیشتری برای کمک و همکاری به او می‌دهد تا این که بخواهید او را در ازای کاری که می‌کند به چیزی راضی کنید.‏


«تو خیلی باهوشی» ‏

هدف شما از بیان این جمله هیچ چیز جز ایجاد حس اعتماد به نفس و تشویق کودک نیست. اما تکرار این جمله در کودک این احساس کاذب را ایجاد می‌کند که او بدون هیچ قید و شرطی تنها بچه موفق، باهوش، با استعداد و موفق است. وقتی به کودکتان مدام می‌گویید که باهوش است تلاش او برای حل مسایل پیچیده کم می‌شود. او ممکن است به خاطر نگرانی از قضاوت شما از حل یک پازل یا مساله پیچیده‌تر امتناع کند چون شاید نمی‌خواهد تصور عالی و باهوش بودن در ذهن شما خدشه‌ای وارد کند. بگویید: «تلاشت قابل تقدیره» تاکید بر تلاش کودک برای رسیدن به هدف مهم‌تر از موفقیت بعد از آن است.‏

 

‏«گریه نکن»‏

تحمل گریه بچه می‌تواند آزار دهنده و سخت باشد. جملات محتاطانه اما وقتی به او می‌گویید «گریه نکن» در واقع رفتار و احساس او را پذیرفتنی نمی‌دانید. او از این جمله یاد می‌گیرد که باید احساساتش را برای خودش حفظ کند و از بیان احساس واقعی‌اش پرهیز کند. به کودک فرصت و اجازه گریه را بدهید و بگویید «تو حق داری گریه کنی چون همه حق دارن گریه کنن». اگر لازم است گریه کودک را قطع یا کنترل کنید با حرف زدن، احساس همدردی و به آغوش کشیدن او را آرام کنید.‏ جملات محتاطانه

 


«من قول می‌دم»‏

پیمان شکنی یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات تربیتی است. اگر مطمئن نیستید که می‌توانید به عهدتان وفا کنید عادت گفتن این جمله را ترک کنید. به جای آن بگویید که همه تلاشتان این است که او را به مهمانی ببرید، برایش دوچرخه بخرید، با هم به پارک بروید، بازی کنید، به مدرسه‌اش سر بزنید و زود به خانه برگردید. هیچ کس نمی‌تواند نسبت به قولی که می‌دهد کاملا متعهد باشد. همیشه شرایط پیش‌ بینی نشده‌ای وجود دارند و برنامه‌ها هر لحظه تغییر می‌کنند. پیمان شکنی و بدقولی شما بزرگترین آسیبی است که به اعتماد کودک وارد می‌کنید.‏

 

‏«چیزی نشده»

والدین به شیوه‌های ناخواسته اما متعددی احساسات کودک را نادیده می‌گیرند و یا کوچک می‌شمارند. اما هر چیز کوچکی ممکن است برای کودکتان بسیار ارزشمند باشد. سعی کنید همه چیز را از نگاه کودکتان ببینید. به جای گفتن چیزی نشده یا مهم نیست به کودک تاکید کنید که متوجه اهمیت موضوع برای کودک بوده‌اید؛ با این وجود همه چیز طبق خواسته او پیش نرفته اما همیشه فرصتی برای جبران وجود دارد.‏

فراموش نکنید آنچه بر زبان می‌آورید حتی اگر با نیت خیرخواهانه‌ای بیان شود باز هم می‌تواند تاثیر متفاوت یا عکسی در کودکتان و خواسته تربیتی شما داشته باشد. شاید لازم باشد که بیشتر درباره این موضوع فکر کنید؛ جملاتتان را ارزیابی و بازنگری کنید و در انتخاب واژه‌هایتان محتاط باشید. ‏


به اشتراک بگذارید: پینترست تلگرام تامبلر لینکدین ایمیل

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *