زندگی اختیار است یا انتخاب؟ واژهای است که همه ما بارها به آن فکر کردیم و هرکدام تحلیلی برای آن داریم. یکی , زندگی را جبر مطلق میداند. یکی اختیار مطلق, یکی وقتی زندگی به کام و بر وفق مراد است آن را اختیار میداند وقتی تلخ میشود آن را جبر مطلق میپندارد. اگرچه هستند آنانی که خوب را جبر و بد را اختیار میداند و هستند کسانی که نه به جبر می اندیشند و نه به اختیار زندگی میکنند. زندگی , و این راه درست زندگی است
دو راهی هایزندگی و آیا زندگی اختیار است یا انتخاب؟
زندگی اختیار است یا انتخاب؟ : هر کسی در مسیر زندگی اش چه بسیار بر سر دو راهی مانده است که به چپ بپیچد یا به راست و در این مسیر اختیار داشته است و جبری در کار نبوده است و وقتی انتخاب میکند که این نه و اون, آنجاست که مسیر زندگیاش در جادهای دیگر میرود و این جاده اگر مسیر خوشبختی و لذت و آرامش باشد, مطمئناً انتخابش درست و بجا بوده است و اختیارش شیرین ولی اگر تلخ باشد و بدبختی آنجاست که گاهی به جبر می اندیشیم ولی عقل حکم میکند به این بیندیشیم که انتخابمان اشتباه بوده است. آری انتخاب و دلیلش در کم تجربگی و کم خردی و جهالت است
باشد بدانیم که علم و دانش کلام آخر و اول هر انتخاب و اختیاری است و البته با چاشنی از تجربه است. اگر در شهری زندگی کنیم که قانونی شفاف , محکم و عادلانه داشته باشد و تمام مردم از حقوق یکسانی برخوردار باشند دیگر حرف از دو راهی و چه کنم و چه کنم نمی ماند . حرفی از اختیار و جبر پیش نمی آید , باشد , باشد که آرزو بر جوانان عیب نیست و آرزو می کنم آنقدر به سطحی از علم و دانش و قانون و عدالت برسیم که حرفی از اختیار و اجبار نگوییم چرا که این ها زایده نابخردی است و بس